این حرکتها مهیج و لذت بخش ترین مراحل آموزش و سوارکاری هستند . اگر تمام مراحل اولیه ، مقدماتی و متوسط آموزش موفقیت آمیز باشد . می توان آموزش را در این مرحله شروع کرد و همواره سوار باید اول از خود و پس از آن اسبش را بی طرفانه مورد انتقاد قرار دهد...
گام برداری اسب باید منظم و آزادانه ، همواره با آنچنان تعادلی باشد که به راحتی و سبک بارانه حرکت ها را اجرا کند . قسمت عقب او باید کاملا فعال بوده و حداکثر تحرک ممکن را تولید کند . او باید در تمام قسمتها از عقب ، کمر ، آرواره های پائینی و …. نرم بوده ، اثرهای تعادلی و تحرکی ساق ، نشست و دستهای سوار را قبول کند . این اثرها باید به قدری نرم و روان باشد که بنظر برسد این خود اسب است که همه کارها را انجام می دهد. تحرک ، فعالیت و نرمی مفاصل باید عاری از هرگونه درگیری باشند ، وقتی اسب با آرامش و بدون عجله به اثرها جواب داد ، حرکت را با دقت لازم که ناشی از تعادل جسمی و روانی اوست انجام می دهد .
تلاش اسب و سوار برای اجرای حرکت های مشکل
اسبی که به درستی آموزش دیده باشد ، تا حد ممکن تلاش می کند حرکتهای مشکل را اجرا کند و از ارضاء سوارکار خود لذت می برد. اسبهای درساژ هم مانند اسبهای پرش ، ارابه ، و …. از اجرای حرکت های صحیح لذت می برند واضح است اسبی که به درستی آموزش ندیده و شاهد رفتار صحیحی با خود نبوده بهنگام پرش بطرف موانع حمله کرده ، و هیچ گاه در نمی بابد که از او چه می خواهند. این گونه عکس العملها ممکن است ناشی از حرکتهای سوارکاری زیاده خواه و از خود راضی باشد که نمی تواند قابلیتهای اسبش را درک کند. ممکن است اسب احساس کند ، آنچه از او خواسته شده ، انجام داده ، ولی بدون تشویق و بها دادن به تلاش او ، پریشان ، منقبض و ناخشنود می شود .
انتقاد از خود و صرف زمان برای تربیت برای تربیت اسب از اهمیت به سزائی برخوردار است .
هیچ کسی کامل نیست و نمی توان سوارکاری را پیدا کرد که از حرکتی عجولانه و یا ناتوانی در تفهیم مطلبی در طول آموزش متاسف نشده باشد. اگر اشتباهی رخ داده باشد ابتدا اسب واکنش نشان می دهد و سپس سوارکار در پی رفع آن برآمده و جبران مافات خواهد کرد . بعنوان مثال ممکن است از اسب خواسته شود تعویض دست به هنگام چهار نعل روی هوا انجام دهد . او چندین بار اشتباه می کند . ممکن است سوار بیش از حد روی اثرها پافشاری کرده به خشونت روی آورده، اسب را پریشان کند و نتیجه ای هم عایدش نشود . واضح است که مشکلی پیش آمده و باید بلافاصله حرکت قطع شود و موقعیت مورد بررسی قرار گیرد .
بخصوص وضعیت سوار به عقب برگشته ، از نو تعادل و تجمع نرمش و حرکت نوسانی اسب را کامل کنیم . در این مرحله تمرین تعویض دست روی هوا را چند روزی کنار گذارده ، تعویض ساده دست و کار روی دو محور را تمرین کنیم ، تا تجمع اسب بهبود پیدا کند .وقتی به تعادل حقیقی خود و اسب اطمینان پیدا کردید ، دوباره تمرین تعویض دست روی هوا را از سر بگیرید ، دقت کنید فقط چند بار حرکت را تمرین کرده و در صورت جواب مساعد اسب ، او را کلافه نکنیم و حتی در صورت پیشرفتی جزئی راضی شده و هدف بهبود تدریجی باشد .
آگاهی از مشکلات بسیار مهمتر از خود مشکل است . موضوع حیاتی شعور سوارکار است و اینکه تا چه حد اسبش را احساس می کند . اسب موجودی است زنده ، متحرک و حساس که امکان دارد همانند طفلی از کار دل زده شود . به هنگام کار درساژ با اسب باید سوار در حداکثر تمرکز بوده و تمامی حواس اسب را به خود جلب کند . اسب فقط قادر است آنچه از او خواسته می شود انجام دهد و تعادل ، توجه و نظم گامهای او زمانی به اوج می رسند که نشست ، ساقها ، دستها و بطور کلی تمامی اندام و نحوه حرکت سوار در هماهنگی کامل با حرکتهای اسب باشند
گام برداری اسب باید منظم و آزادانه ، همواره با آنچنان تعادلی باشد که به راحتی و سبک بارانه حرکت ها را اجرا کند . قسمت عقب او باید کاملا فعال بوده و حداکثر تحرک ممکن را تولید کند . او باید در تمام قسمتها از عقب ، کمر ، آرواره های پائینی و …. نرم بوده ، اثرهای تعادلی و تحرکی ساق ، نشست و دستهای سوار را قبول کند . این اثرها باید به قدری نرم و روان باشد که بنظر برسد این خود اسب است که همه کارها را انجام می دهد. تحرک ، فعالیت و نرمی مفاصل باید عاری از هرگونه درگیری باشند ، وقتی اسب با آرامش و بدون عجله به اثرها جواب داد ، حرکت را با دقت لازم که ناشی از تعادل جسمی و روانی اوست انجام می دهد .
تلاش اسب و سوار برای اجرای حرکت های مشکل
اسبی که به درستی آموزش دیده باشد ، تا حد ممکن تلاش می کند حرکتهای مشکل را اجرا کند و از ارضاء سوارکار خود لذت می برد. اسبهای درساژ هم مانند اسبهای پرش ، ارابه ، و …. از اجرای حرکت های صحیح لذت می برند واضح است اسبی که به درستی آموزش ندیده و شاهد رفتار صحیحی با خود نبوده بهنگام پرش بطرف موانع حمله کرده ، و هیچ گاه در نمی بابد که از او چه می خواهند. این گونه عکس العملها ممکن است ناشی از حرکتهای سوارکاری زیاده خواه و از خود راضی باشد که نمی تواند قابلیتهای اسبش را درک کند. ممکن است اسب احساس کند ، آنچه از او خواسته شده ، انجام داده ، ولی بدون تشویق و بها دادن به تلاش او ، پریشان ، منقبض و ناخشنود می شود .
انتقاد از خود و صرف زمان برای تربیت برای تربیت اسب از اهمیت به سزائی برخوردار است .
هیچ کسی کامل نیست و نمی توان سوارکاری را پیدا کرد که از حرکتی عجولانه و یا ناتوانی در تفهیم مطلبی در طول آموزش متاسف نشده باشد. اگر اشتباهی رخ داده باشد ابتدا اسب واکنش نشان می دهد و سپس سوارکار در پی رفع آن برآمده و جبران مافات خواهد کرد . بعنوان مثال ممکن است از اسب خواسته شود تعویض دست به هنگام چهار نعل روی هوا انجام دهد . او چندین بار اشتباه می کند . ممکن است سوار بیش از حد روی اثرها پافشاری کرده به خشونت روی آورده، اسب را پریشان کند و نتیجه ای هم عایدش نشود . واضح است که مشکلی پیش آمده و باید بلافاصله حرکت قطع شود و موقعیت مورد بررسی قرار گیرد .
بخصوص وضعیت سوار به عقب برگشته ، از نو تعادل و تجمع نرمش و حرکت نوسانی اسب را کامل کنیم . در این مرحله تمرین تعویض دست روی هوا را چند روزی کنار گذارده ، تعویض ساده دست و کار روی دو محور را تمرین کنیم ، تا تجمع اسب بهبود پیدا کند .وقتی به تعادل حقیقی خود و اسب اطمینان پیدا کردید ، دوباره تمرین تعویض دست روی هوا را از سر بگیرید ، دقت کنید فقط چند بار حرکت را تمرین کرده و در صورت جواب مساعد اسب ، او را کلافه نکنیم و حتی در صورت پیشرفتی جزئی راضی شده و هدف بهبود تدریجی باشد .
آگاهی از مشکلات بسیار مهمتر از خود مشکل است . موضوع حیاتی شعور سوارکار است و اینکه تا چه حد اسبش را احساس می کند . اسب موجودی است زنده ، متحرک و حساس که امکان دارد همانند طفلی از کار دل زده شود . به هنگام کار درساژ با اسب باید سوار در حداکثر تمرکز بوده و تمامی حواس اسب را به خود جلب کند . اسب فقط قادر است آنچه از او خواسته می شود انجام دهد و تعادل ، توجه و نظم گامهای او زمانی به اوج می رسند که نشست ، ساقها ، دستها و بطور کلی تمامی اندام و نحوه حرکت سوار در هماهنگی کامل با حرکتهای اسب باشند