مهمترین خبرهای سیاسی اجتماعی 16 اسفند
![[تصویر: 91-12-321.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/news/91/12/91-12-321.jpg)
مدير مسئول "حزب الله": تمام لغات غیر فارسی را تغییر خواهم داد/ واحد پول را پارسی می کنم
مدير مسئول روزنامه حزب الله و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری گفت: بزرگترین برنامه حزب الله تغییر در فرهنگستان ایرانی است به گونه ای که بر اساس مفاهیم و زبان ایرانی تمام لغات غیر فارسی را تغییر خواهم داد و در اولین گام فرهنگسازی با گنجاندن واژه های فارسی، ادبیات را پاکسازی خواهم کرد.
به گزارش مهر، حجت الاسلام سید محمدباقر خرازی عصر سه شنبه در تشریح برنامه هایش در مسجد حضرت امیر (ع) گرگان درباره ائتلاف با دیگر کاندیداها گفت: تحت هیچ شرایطی با هیچ نامزدی ائتلاف نخواهم کرد چراکه این دیگران هستند که باید به زیر چتر حزب الله بیایند.
وی اظهار داشت: دیگران بازی های سیاسی خود را کرده و به قدرت رسیده اند اکنون نوبت حزب الله بوده و من به نام حزب الله و حوزه های علمیه وارد صحنه انتخابات شده و همه را به کار خواهم گرفت.
مدير مسئول روزنامه حزب الله ادامه داد: دولت حزب الله اگرچه با همه کار خواهد کرد ولی وام دار هیچکس نخواهد بود و نیاز به حمایت هیچ مسئولی ندارد.
خرازی گفت: به مد روز علاقه دارم به شرطی که جنبه های شرعی درآن رعایت شود و دولت حزب الله با هیچگونه از معارف مدرن علم و تکنولوژی، زیبایی و زیبا سازی به شرطی که معارض با معارف دینی نباشد مشکلی ندارد.
وی درباره تاثیر منسوب بودن با رهبری در انتخابات آتی گفت: در انتخابات نسبت های خانوادگی مهم نیست و نمی تواند مویدی از طرف رهبری برای حضور در انتخابات باشد بلکه معیار این است که ما در خط رهبری باشیم.
وی اظهار کرد: ما هیچگونه انتسابی را از رهبری برای ریاست جمهوری نداریم و سایر رقبا هم جزوایران بوده و به نوعی فرزند و برادر رهبری محسوب می شوند و مهم عبد مقام ولایت بودن است. من نیز مطیع محض رهبری بوده و اطاعت محض از او خواهم داشت.
خرازی ادامه داد: آمدنم به معنی دخالت رهبری در حوزه انتخابات نیست واین بازی سیاسی است که رقبا ایجاد کرده اند و از این عنوان فامیلی هیچگاه برای انتخابات هزینه نخواهم کرد، ما باید برای رهبری یار باشیم و اگر لیاقتی داریم نباید خودمان را پنهان کنیم بلکه باید به صحنه اجرا آمده و قلندرهای سیاسی که در کشور تاخت و تاز می کنند را سرجایشان نشاند و برای اولین بار ولایت اجرایی در حوزه ریاست قوه مجریه توسط یک فقیه تصرف شود.
وی افزود: دوران اضطرار گذشته و ما اضطراری نداریم که از احمدی نژادها و کسانی که با مبانی ولایت اجرایی نا آشنا بوده و حرف رهبری را نمی فهمند استفاده کنیم باید روحانیت و فقهای شیعه وارد حوزه اجرا شوند.
مدير مسئول روزنامه حزب الله بیان کرد: 30 درصد مشکلات ما ناشی از نبود دیپلماسی و 40 درصد به دلیل سوء مدیریت آن هم از نوع مدیریت غیر تشکیلاتی و غیر درآمدی و 30 درصد دیگر به دلیل نبود مدل های فکری مناسب در جامعه است.
واحد پول را پارسی می کنم
وی در پایان گفت: یکی از برنامه ها کاهش قیمت دلار است و با توجه به اینکه تحصیلاتم در رشته اقتصاد است برنامه وسیعی را در این حوزه دارم که در زمان انتخابات بیان خواهم کرد همچنین در نظر دارم واحد پول ایران را از ریال که مفهوم اسپانیایی بوده و تومان که مفهوم ترکی استانبولی است عوض کرده و به پارسی تبدیل کنم و تحت هیچ شرایطی حتی در صورت حضور هاشمی رفسنجانی از انتخابات کناره گیری نخواهم کرد و آمده ام که بمانم./مهر
![[تصویر: 91-12-318.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/news/91/12/91-12-318.jpg)
سابقه 20 ساله نتانیاهو در سخن پراکنی علیه ایران
چرا باید بی بی را نادیده گرفت؟
با توجه به سابقه 20 ساله نتانیاهو در اظهار نظرها علیه ایران، می توان گفت که ماهیت گفته های وی مورد سئوال است. اما از آنجایی که به دنبال اظهار نظر های وی، فضای پرتنشی حول پرونده هسته ای ایران ایجاد می شود، باید به خطرات ناشی از این تهدید ها توجه کرد.
دیپلماسی ایرانی: اکنون که دیپلماسی نتیجه هایی به همراه داشته است، بهترین زمان برای نادیده گرفتن لابی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در مورد حمله به ایران است.
نتانیاهو، سپتامبر گذشته به سازمان ملل در مورد اهداف هسته ای ایران هشدار داد و این در حالی است که اسرائیل حتی اجازه یک بازرسی نیز از تاسیسات هسته ای خود را تا کنون ارایه نداده است.
نتانیاهو معروف به بی بی ادعا می کند که پیامد های ایران هسته ای نه تنها برای کشورش بلکه برای خاورمیانه و بشریت فاجعه بار است و زمان برای برخورد با فعالیت های هسته ای تهران کوتاه.
تاریخ سخن پراکنی های نتانیاهو در مورد برنامه های هسته ای ایران به سال های 1990 باز می گردد. او در سال 1992، نیز هشدار داد بود که ایران در بازه زمانی 3 تا 5 ساله می تواند به توانایی ساخت سلاح دست پیدا کند. او در کتاب نبرد علیه تروریسم نیز که در سال 1995 منتشر شد بار دیگر همین ادعا را تکرار کرد.
یکشنبه این هفته نیز زمان دیگری بود تا بی بی به اظهار نظرهایش در مورد ایران ادامه دهد و مدعی شود مذاکرات اخیر تهران با گروه 1+5 ، نتیجه ای به همراه نداشته و تنها تلاشی از سوی ایران برای خرید زمان است. با توجه به سابقه 20 ساله نتانیاهو در اظهار نظرهایی از این دست می توان گفت که ماهیت گفته های وی مورد سئوال است. اما از آنجایی که به دنبال اظهار نظر های وی، فضای پرتنشی حول پرونده هسته ای ایران ایجاد می شود، باید به خطرات ناشی از این تهدید ها توجه کرد.
مذاکرات سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته در آلماتی که بین نمایندگان ایران و آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان برگزار شد، راهی برای اجتناب از بروز فاجعه ای دیگر در خاورمیانه باز کرد، فاجعه ای که احتمال آمریکا را نیز در جنگ دیگری در منطقه درگیر خواهد کرد. بسیاری بر این باورند که این مذاکرات با تعدیل مواضع دو طرف همراه بوده تا جایی که مقامات تهران آن را یک نقطه عطف توصیف کردند.
در آستانه انجام این مذاکرات، آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد که ایرانبخشی از ذخایر اورانیوم غنی شده با خلوص بالا را به صفحه های سوخت برای راکتور اتمی تهران تبدیل کرده که می تواند اقدامی اعتماد ساز در جهت اثبات ماهیت صلح آمیز برنامه های هسته ای ایران به شمار رود. اما موضع گیری نتانیاهو و همفکرانش می تواند مسیر راهکار دوجانبه قابل قبول برای طرف ها را به سوی جنگ منحرف کند. به اعتقاد آنها برنامه های هسته ای ایران تنها یک بهانه کارآمد است که چشم انداز راهکار مذاکره ای به عنوان یک مانع در مقابل آن به شمار می رود و می تواند فرصت ها را یکی پس از دیگری از بین ببرد.
این در حالی است که موضع رسمی آمریکا؛ نظامیان اسرائیل، سازمان های جاسوسی و آژانس بین المللی انرژی اتمی بر این واقعیت استوار است که تهران تا کنون هسته ای نشده و هنوز تصمیم سیاسی برای ساخت سلاح هسته ای را اتخاذ نکرده است. با این وجود نتانیاهو و شرکایش همچنان بر این نکته تاکید دارند که تهدید هسته ای ایران فوری است و باید برای مقابله با آن از گزینه نظامی استفاده کرد.
نگاهی عمیق تر به اظهارات اخیر نتانیاهو حاکی از آن است که وی همچنان بخشی از برنامه اقدام نظامی علیه ایران را دنبال می کند که مستقل از نگرانی های معمول در خصوص ماهیت برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی است. در سال 2011، مئیر داگان، رئیس سابق موساد اعلام کرد اقدام نظامی علیه ایران نه تنها انگیزه تهران برای ساخت سلاح را تقویت می کند، بلکه به اخراج بازرسان منتهی خواهد شد. اظهار نظرهایی مشابه از سوی دیگر مقامات نظامی اسرائیلی نیز وجود دارد و همین نکته نشان می دهد که پافشاری نتانیاهو برای جنگ در مغایرت با دیدگاه های فرماندهان نظامی اش قرار دارد. استفاده از گزینه نظامی علیه ایران خواسته یا ناخواسته منافع آمریکا در منطقه را به چالش می کشد و پیامد های را نیز متوجه اقتصاد آمریکا خواهد کرد.
اما با وجود تمامی این هشدارها تحولات اخیر به گونه ای پیش رفته که احتمال حضور آمریکا در مداخله نظامی را افزایش می دهد. علاوه بر موضوعاتی که از ژوئن گذشته مطرح است، قطعنامه ای مشترک که ایپک نیز از آن حمایت می کند و در کنگره اعلام می شود به آمریکا اجازه می دهد تا موافقت خود را با هرگونه اقدام نظامی از سوی اسرائیل اعلام کند.
چنین رویکردی زمینه را برای تصمیم گیری در خصوص جنگی که از سوی یک کشور خارجی هدایت می شود، فراهم می کند. از سوی دیگر کنگره قصد دارد احتمالا پیش از دور جدید مذاکرات هسته ای، تحریم های جدیدی را علیه ایران به تصویب برساند. به این ترتیب تندروهای آمریکایی همچنان در جهتی حرکت می کنند که از راهکار مذاکره ای جلوگیری کرده و زمینه را برای اقدام نظامی مطلوب تر می کند. این در شرایطی است که آمریکا همچنان با پیامدهای استراتژیک و انسانی حمله به عراق دست و پنجه نرم می کند.
باتوجه به فاجعه های اقتصادی، انسانی و سیاسی که به دنبال درگیری نظامی با ایران غیر قابل اجتناب خواهد بود، آنهایی که به دنبال راهکاری با جسن نیت هستند ، باید در جستجوی راهی برای افزایش مخالفت ها با گزینه نظامی باشند. آنها باید این اقدام را پیش از آنکه خیلی دیر شود، انجام دهند./دیپلماسی ایرانی
![[تصویر: 91-12-296.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/news/91/12/91-12-296.jpg)
رویترز مدعی شد:
اسب سیاه به صحنه آمد
وفاداران به (آیت الله) خامنه ایی از بیم حمایت احمدی نژاد از کاندیدایی که به عقیده آنها در صدد خواهد بود که تاثیر روحانیت و رهبری را کاهش دهد در تلاشند تا از نفوذ و قدرت احمدی نژاد بکاهند.
"صراط"یک استاد دانشگاه اسکاتلند در مصاحبه با سایت خبری Alert Net در واکنش به اعلام کاندیداتوری محسن رضایی گفت:در انتخابات قبلی رضایی عزم خود را برای پیروزی به وضوح نشان داد و در واقع او موثرترین فرد در مقابله با احمدی نژاد در مناظرات انتخاباتی بود.
به گزارش سرویس سیاسی صراط علی انصاری تحلیلگر مسایل ایران در مصاحبه با این پایگاه خبری وابسته به رویترز افزود:او در ابتدا ادعای تقلب در انتخابات را مطرح کرد اما در ادامه با مشاهده حجم تهدیدات علیه نظام سیاسی متقاعد شد که از ادعای خود صرف نظر کند.
انصاری ادامه داد:در حالیکه رضایی تاکنون در حالتی نه چندان فعال بسر می برده است و کسی روی او حساب نمی کند اما به نظر من او اسب سیاهی است که باید رفتارش را زیر نظر گرفت.
این نوشته همچنین با اشاره به سوابق کاری رضایی اضافه کرد:تحلیلگران معتقدند حضور رضایی می تواند سبب پیچیدگی انتخابات آینده شود و باعث ایجاد شکاف در اجماع محافظه کاران گردد.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: وفاداران به (آیت الله) خامنه ایی از بیم حمایت احمدی نژاد از کاندیدایی که به عقیده آن ها در صدد خواهد بود که تاثیر روحانیت و رهبری را کاهش دهد در تلاشند تا از نفوذ و قدرت احمدی نژاد بکاهند.
این نوشته افزود: رسانه های ایران معتقدند احمدی نژاد در صدد است تا رییس دفتر پیشین خود اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان کاندیدا در انتخابات معرفی کند هرچند هنوز موضعی رسمی در این خصوص منتشر نشده است.
یادداشت سایت خبری وابسته به رویترز در پایان اضافه کرد: در صورتیکه اصلاح طلبان از میر حسین موسوی و مهدی کروبی فاصله نگیرند از شانس احتمال کمی برای اجازه یافتن برای حضور در انتخابات برخوردار خواهند بود.
گفتنی است عنوان "اسب سیاه" که از مسابقات اسب سواری نشات گرفته است بر شخصی اطلاق می شود که علیرغم اینکه در هر رقابتی مورد توجه نبوده و بحساب نمی آید اما احتمال برنده شدن او در مسابقه زیاد است./صراط نیوز
![[تصویر: 91-12-56.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/news/91/12/91-12-56.jpg)
۵+۱ به یافتن «راهحل دیپلماتیک» درباره موضوع هستهای ایران تاکید کرد
کشورهای عضو گروه ۱+۵ بر تعهد خود مبنی بر یافتن راه حلی دیپلماتیک برای موضوع هستهای جمهوری اسلامی ایران تاکید کردهاند.
به گزارش فارس، کشورهای گروه 1+5 شامل آمریکا، انگلیس، چین، فرانسه و روسیه به اضافه آلمان روز سهشنبه (15 اسفند، 5 مارس) در بیانیهای مشترک اعلام کردند: «ما بار دیگر بر تداوم حمایت خود از یافتن راه حلی دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران تاکید میکنیم.»
کشورهای عضو این گروه در بیانیه خود افزودند که «به نشستهای مفید[9 و 10 اسفند (27 و 28 فوریه) در آلماتی قرافستان] برای پیشبرد فرایند دیپلماتیک سازنده که ماههای آینده بر اساس رویکرد دو جانبه و گام به گام فعالانه پیگیری خواهد شد توجه میکند.»
گروه 1+5 همچنین یادآور شد که هدف نشستهای آینده بازگرداندن «اعتماد بینالمللی به ماهیت منحصرا صلحآمیز برنامه هستهای ایران» خواهد بود.
به گزارش پرس تی وی، در پی نشست آلماتی، ایران و گروه 1+5 توافق کردند تا پس از برگزاری مذاکرات در سطح کارشناسی در روزهای 27 و 28 اسفند (17 و 18 مارس) در شهر استانبول ترکیه، بار دیگر در روزهای 16 و 17 فرودین 1392 (5 و 6 آوریل) دور جدید مذاکرات را در آلماتی قزاقستان برگزار کنند.
همچنین، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز سهشنبه گفت که اگر گروه 1+5 به رویکرد منطقی خود ادامه دهند، گفتوگوهای آینده درباره برنامه انرژی هستهای ایران میتواند به نتایج قابلقبولی بر هر دو طرف برسد.»
آمریکا، اسرائیل و برخی از متحدان آنها، با طرح اتهامهایی تائیدنشده مبنی بر امکان تلاش ایران برای پیگیری اهداف نظامی در برنامه انرژی هستهای خود، تحریم هایی یکجانبه و غیرقانونی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کردهاند.
ایران ضمن رد این ادعاها، همواره تاکید کرده است به عنوان یکی از امضاکنندگان متعهد پیمان منع گسترش تسلیحات اتمی (انپیتی) و یکی از اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از حق استفاده از فنآوری هستهای برای دستیابی به اهداف صلحآمیز برخوردار است.
افزون بر این نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی چندین بار از تاسیسات اتمی ایران بازدید کردهاند، اما هیچ مدرکی دال بر انحراف در برنامه هسته ای ایران نیافتهاند./فارس
![[تصویر: 91-12-311.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/news/91/12/91-12-311.jpg)
مهمانپرست: نیازی به مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا وجود ندارد
سخنگوی وزارت امورخارجه تاکید کرد اگر مذاکرات آلماتی2 با رویکرد منطقی ادامه پیدا کند، قطعا تحریمها از بین خواهد رفت.
رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امورخارجه در کنفرانس مطبوعاتی که در وزارت امور خارجه برگزار شد درباره نامه علی اکبر صالحی به بانکیمون گفت: طرح جمهوری اسلامی ایران برای حل بحران سوریه کاملا مشخص است و برای دبیرکل سازمان ملل و معاون وی اخضر ابراهیمی فرستاده شده است.
اهم سخنان سخنگوی دستگاه دیپلماسی در ادامه به نقل از تسنیم میآید:
کمیته 4 جانبهای به پیشنهاد مرسی رئیس جمهور مصر تشکیل شده است. این طرح مورد بررسی قرار گرفته و شرط اصلی آن حمایت از حقوق مردم و حمایت از دولت سوریه است که رویکرد سیاسی باید جایگزین اقدامات تروریستی شود.
حتما سران گروههای معارض باید نشستهایی برگزار کنند تا در سایه این گفتوگوهای ملی شرایط برای انتخابات شکل بگیرد و مردم نقطه نظرات خود را اعلام کنند. طرح جمهوری اسلامی در حمایت از ملت سوریه مطرح شده و کشورهایی که در منطقه و بیرون از منطقه ادعای حمایت از مردم سوریه را دارند باید به روند سیاسی و گفتوگوهای ملی بپیوندند و در مورد ادعاهایی با برای حل بحران سوریه انجام میدهند مغایرت نداشته باشد.
در نشست آلماتی فضایی ایجاد شد که در صورت تفاهم و تکمیل نوع ورود به بحث مذاکرات میتواند آیندهای قابل قبول را برای تفاهم بین طرفین ترسیم کند.
راه حل موفق بودن مذاکرات باید رویکرد منطقی توسط 1+5 باشد تا در چارچوبی که حقوق ملت ما محترم شمرده شود و نسبت به رفع نگرانیهای طرف مقابل نیز به صورت متقابل اقداماتی صورت گیرد، دیده شود و ما آماده مذاکرات جدی بر اساس توافق دو طرف هستیم.
مذاکرات ایران و آژانس در چارچوب همکاریهایی که تاکنون صورت گرفته ادامه پیدا خواهد کرد و باید در چارچوب کلی، به توافقنامه جامعی دسترسی پیدا کنیم که در آن هم نسبت به فعالیتهای هستهای صلح آمیز کشور ما اشارات روشنی شود و چارچوبهای کلی آن ترسیم شود. در کنار آن حتما مسائلی که به عنوان ادعای نگرانی که درباره فعالیتهای صلح آمیز هستهای ما وجود دارد باید مورد توجه قرار گیرد.
( در مورد ادعای برخی رسانههای غربی در خصوص مذاکرات ایران و 1+5 در آلماتی) جای تعجب است که برخی از رسانههای غربی و یا رسانههای متعلق به منطقه بر خلاف فضای موجود در خارج از کشور ساز مخالف میزنند و تلاش میکنند نتایج مثبت را با نگاه سیاسی خود منفی نشان دهند.
فضای مذاکرات متفاوت از گذشته دنبال شد، پیشنهادات 1+5 منطقیتر از گذشته طرح شد و در واقع در پاسخ به پیشنهاداتی که از جانب کشور ما در اجلاس قبلی به صورت جامع طرح شده بود بخشی از پاسخ پیشنهادات در اجلاس آلماتی، مطرح شد. ممکن است تا رسیدن به تفاهم نهایی هنوز اقدامات دیگری لازم باشد و در ادامه مذاکرات بحثها کامل شود، اما جهتگیری جدیدی که توسط کشورها 1+5 صورت گرفت فضا را به سمتی هدایت کرد که پیشنهادات را قابل بررسی و ارزیابی نشان داد و باید در اجلاس بعدی آلماتی، نقطه نظرات طرفین مطرح شود.
چشمانداز مذاکرات در صورتی که رویه منطقی داشته باشد و تلاش ها برای کامل کردن رویکرد کشورهای 1+5 به سمت پیشنهادات کشور ما نزدیکتر شود روشن خواهد بود.
اقدامات ترویستی اخیرا در کشورهای منطقه شدت گرفته و شاهد صحنههایی در عراق و پاکستان و برخی مناطق دیگر در منطقه هستیم که این نشان از فتنه صهیونیستی دارد که منافع رژیم صهیونیستی را تامین میکند.
سفر وزیر امورخارجه کشورمان به منظور شرکت در مراسم رونمایی از ضریح جدید امام حسین (ع) در کربلا صورت گرفته است که البته در حاشیه این سفر ملاقاتهایی با مقامات دینی، مذهبی، و مراجع انجام خواهد شد.
زمانی منطقه ما روی آرامش را خواهد دید که مشکلات موضوع فلسطین به صورت ریشهای حل شود چراکه رژیم صهیونیستی تهدید اول منطقه است که همچنان شاهد تداوم تجاوزات آنها هستیم، موضع کشور ما در این باره مشخص است.
سرزمین فلسطین باید به مردم اصلی آن تعلق گیرد و در فضای مردمسالاری، مردم اصلی آن نسبت به انتخاب کسانی که باید این سرزمین را اداره کنند تصمیم بگیرند و تکلیف رژیم صهیونیستی در این چارچوب باید روشن شود.
( در مورد اظهارات صالحی دربارهی رفع تدریجی تحریمها ) رویکردی که در اجلاس آلماتی با آن مواجه بودیم متفاوت از رویکرد گذشته بود، منطقی تر به نظر میرسید البته باید در ادامه کار به شکل کامل خود نزدیک شود، اما رویکرد منطقی میتواند فضای مناسبی را برای ادامه مذاکرات در جهت رسیدن به تفاهم کلی ایجاد کند. اظهارات وزیر امورخارجه کشورمان مربوط به رویکرد 1+5 و چشم انداز نشست ها بوده است و نشان دهنده این است که اگر در چنین فضایی مذاکرات ادامه پیدا کند تحریم ها از بین می رود.
(درباره اهدای جایزه اسکار به فیلم ضد ایرانی آرگو) نباید انتظار رفتار یکسان از همه بخشها و گروهها را داشت چراکه در آمریکا ممکن است جریانهای مختلف با دیدگاههای متفاوت سیاسی اظهاراتی را داشته باشند و تناقضاتی که شاهد آن هستیم نشان دهنده وجود جریانهای متاثر از موضوعات مختلف سیاسی و یا منابع قدرت در داخل آمریکا و خارج از آن است.
اظهار نظر مقامات کشورهای منطقه ممکن است متفاوت با اظهارنظر مقامات کشورهای 1+5 یا سایر کشورهای خارج از منطقه باشد چرا که ما شاهد اظهار نظرهای متفاوتی از سوی برخی مقامات کشور منطقه شاهد هستیم.
(درباره اظهارات وزیر خارجه بحرین) ما در مسائل داخلی هیچ کشوری دخالت نداریم، تصمیمی هم برای دخالت در مسایل داخلی هیچ کشوری نداشته و نخواهیم داشت، توصیه ما به این مقامات کشورهای منطقه این است که برای حل مشکلات داخلی خود دنبال راه حلهای درست باشند. آنها به جای دخالت در امور کشورها باید به مشکلات داخلی خود بپردازند که همانا پرداختن به مطالبات مشروع مردم خودشان به جای سرکوب مطالبات مردمی و دخالت نظامی و امنیتی کشورهای خارج از منطقه در مسایل داخلی خودشان است.
رایزنیهای سیاسی و تبادل نظر به داشتن ارزیابی دقیق از شرایط داخلی منطقه کمک میکند تا به نقطهای که صلح و ثبات و امنیت را به دنبال داشته باشد برسیم تا زمانی که اختلاف دیدگاه بین برخی از کشورها در منطقه وجود داشته باشد ضرورت این رایزنیها و گفتوگوها اهمیت بیشتری مییابد.
ما اعتقاد به وحدت بین گروههای فلسطینی داریم، بنابراین با دوستان خود دائما در تماس و رایزنی هستیم و دائما به این مساله اشاره داریم که تهدید اصلی در منطقه ما رژیم صهیونیستی است.
اگر اراده جدی از جانب مقامات آمریکایی برای تغییر رویکرد وجود داشته باشد با اقدامات خود در مقابل این عزم جدید بخواهند بایستند و ما در عمل رفتار و تصمیمات مقامات آمریکا را ارزیابی می کنیم.
مذاکره بین نمایندگان ایران و 1+5 در نشست آلماتی با رویکرد جدید به صورت مثبت در حال پیگیری است و در شرایط حاضر نه نیازی به مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا وجود دارد و نه هنوز چارچوبی که مقام معظم رهبری فرمودند تامین شده است.یکی از اعضای فعال گروه 1+5 آمریکا است. آنها پیشنهاداتشان را مطرح میکنند ما هم پاسخ آن را عنوان میکنیم. این که گفتوگوها مستقیم، دو تایی یا هر چند تایی باشد چندان فرقی نمیکند زیرا آنها پیشنهاداتشان را در جمع مطرح میکنند؛ ما هم نقطه نظراتمان را عنوان میکنیم.
برداشت ما این است که کشورهای مختلفی که میتوانند در مسالهی سوریه موثر باشند از ناکارآمدی رویکرد نظامی و درگیریهای خشونتآمیز و اقدامات تروریستی به سمت کارآمد بودن رویکردهای سیاسی و تشویق کردن گروههای مختلف به گفتوگوهای ملی گرایش پیدا میکنند. ما معقتدیم همه کشورهای منطقه و خارج از آن باید به این رویکرد سیاسی بپردازند و طرفها را به گفتوگوهای ملی تشویق کنند؛ درگیریها متوقف شود./خبرآنلاین
![[تصویر: 91-12-310.jpg]](http://www.beytoote.com/images/stories/news/91/12/91-12-310.jpg)
رفیقدوست: به احمدینژاد گفتم فکر نمیکردم سواد سیاسی شما اینقدر کم باشد/ رابطه بین سیدحسن خمینی و آقا عیناً رابطه پدر و فرزندی است
از رهبر معظم انقلاب غیر از یک جمله که در نماز جمعه 29 خرداد 88 بنا به مصلحتی گفته شد، تا حالا کسی یک کلمه از زبان رهبری علیه هاشمی نشنیده است.
انتخاب:«حاج محسن رفیقدوست» زاده میدان خراسان و بزرگ شده همان محله است. از سنین جوانی وارد امور مبارزاتی شد و از همان زمان با هیئتهای موتلفه اسلامی پیوندی خورد که کماکان برقرار است.
جماران نوشت: وزارت سپاه، ریاست بنیاد مستضعفان و... از جمله سمتهای مهم وی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. محسن رفیقدوست که یکبار در سال 1377 مورد سوء قصد قرار گرفت، اکنون رئیس بنیاد نور است؛ بنیادی که به گفته خودش فعالیتهایی چون ساخت و ساز و فروش داروهای تک نسخهای را انجام میدهد.
در سالگرد ورود امام خمینی به قم، فرصتی فراهم آمد تا خاطرات رفیقدوست را در همراهی با امام در این سفر و نیز زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) که چند روز قبل از آن انجام شده بود، را بشنویم. هرچند که بحث محدود به این خاطرات نماند و نظرات این عضو حزب مؤتلفه را در خصوص دستهبندیهای سیاسی از ابتدای انقلاب تاکنون، منشور برادری امام خمینی، اظهارات اخیر حبیبالله عسگراولادی و انتخابات اخیر هم جویا شدم که پاسخهای صریح وی را در پی داشت.
***جناب آقای رفیقدوست! حضرتعالی از روز ورود امام خمینی به ایران، در مقاطعی خدمت ایشان بودید؛ در آن ایام شما، ایشان و مرحوم حاج احمد آقا را در زیارت حرم حضرت شاه عبدالعظیم(ع) و نیز عزیمت به قم همراهی کرده بودید. لطفا خاطرات خود را از آن لحظات نقل کنید.
حضرت امام از همان ابتدا که به ایران تشریف آوردند، بنا داشتند بعد از طبیعی شدن روال کارها به قم بروند. قبل از آن با هم به زیارت شاه عبدالعظیم رفتیم.
قضیه اینگونه بود که یک روز مرحوم شهید عراقی با خنده آمد به من گفت که حاج آقا مرا خواسته و گفته «یک تاکسی بگیرید؛ من میخواهم بروم زیارت شاه عبدالعظیم». بعدش هم گفتهاند که «حرم را قرق نکنید». خلاصه ما رفتیم و در نهایت حرم را هم قرق کردیم و هم نکردیم! به نزدیک صد نفر از رفقای خودمان گفتیم که بروند و در حرم پخش شوند و وقتی هم که امام آمدند، اصلاً توجهی نکنند.
دو اتومبیل بنز آماده کردیم که راننده آن آقای توکلی بینا بود؛ از مدرسه که بیرون آمدیم تا اول خیابان ری کسی متوجه نشد، وقتی عدهای از مردم فهمیدند امام در ماشین هستند کمی مشکل پیدا کردیم. تا اینکه به حرم رسیدیم و از طریق بازار داخل شدیم. وقتی رفتیم مردم فهمیدند؛ اما درها را بسته بودیم. امام حداکثر نیم ساعت زیارت کردند. وقتی آمدیم آنقدر آدم روی ماشین ریخت که هوای ماشین تنگ شده بود. لذا در آنجا من یک کاری کردم؛ از ماشین بیرون آمدم و کلتی که به کمرم بود را کشیده و زیر طاق بازار یک تیر هوایی شلیک کردم. این تیر چنان صدای وحشتناکی کرد که هم مردم فرار کردند و هم امام گفتند: «کار خوبی نکردی». من گفتم آقا هیچ جور دیگر شما را نمیتوانستیم بیرون ببریم.
شبی هم که به قم رفتیم، وقتی گفتند میخواهم به قم بروم، ایشان و احمدآقا در صندلی عقب، من و آقای توکلیبینا جلو نشستیم. تا قم مشکلی نداشتیم، اما مردم قم فهمیده بودند. از اول جاده قم برای خودش داستانی بود که من مجبور بودم بیرون بروم و مانور نظامی بدهم تا راه باز شود. وقتی به قم رسیدیم هم یک شب ماندم و برگشتم.
از مسیر قم و مواجهه امام با مردم نکتهای در ذهنتان مانده است؟
امام فقط ذکر میگفتند و حرفی نمیزدند. البته من حواسم فقط به کار حفاظت بود؛ در دوازدهم بهمن هم فقط حواسم بود که این سنگینترین امانت تاریخ را باید به بهشت زهرا برسانم و کاری به چیز دیگر نداشتم.
مقطع 22 بهمن(پیروزی انقلاب) تا 11 اسفند که امام به قم رفتند ایشان همچنین در تهران و مدرسه علوی و چند روز در منزل آقای بروجردی دامادشان(در پاسداران) بودند؛ خاطرات آن مقطع زمانی کمتر گفته شده است. در آن روزها در آن مدرسه چه میگذشت؟
اصلاً از 12 بهمن چند نکته در آن زمان بارز بود. وقتی شایع شد لشگر گارد میخواهد به مدرسه علوی حمله کند، منزل یکی از دوستان را پشت مدرسه آماده کرده بودیم که اگر حملهای صورت گرفت، امام را از درب پشتی به آنجا منتقل کنیم. اما امام گفتند من از اینجا تکان نمیخورم.یک روز هم امام خسته بودند و گفتند امروز ملاقات نباشد. ما هم درب مدرسه را بسته بودیم. در همان روز آقای صدوقی آمد و میخواست امام را ببیند؛ بچههایی که بالای در مراقب بودند گفتند که امروز ملاقات نیست. ایشان هم راهش را کشیده بود که برود، اما من ایشان را دیدم و برگرداندم، گفتم برای شما ملاقات هست! درب را باز کردم و آمدند.
یک پیرمرد لرستانی هم آنجا بود که دائم به مردم میگفت نروید؛ ملاقات هست! آنقدر سر و صدا شد که امام صداها را فهمیدند و مردم وارد شدند که خود آن هم مشکلی بود، زیرا سری اول مردم همین جور روی هم ریختند. شعر آن پیرمرد را هم یادم نمیرود که با همان لهجه لری جلوی جایگاه ایستاد و گفت «امام زمان، مگر همچین نایبی را به خو (خواب) ببینی»!
فعالیت ستاد استقبال از امام ظاهراً بعد از ورود امام هم استمرار داشت؛ در آن ایام اعضای ستاد چه میکردند؟
ستاد به کمیته منتهی شد؛ روز 23 بهمن کمیته تشکیل شد. مدرسه رفاه -که اول قرار بود محل اقامت امام باشد- ستاد مستقر بود. اما مدرسه رفاه و بخشی از شماره یک علوی، محل انبار اسلحه شده بود. یکی از خاطرات کمتر گفته شده این است که یک روز یکی از افسران نیروی هوایی را به مدرسه رفاه بردم که وقتی به سمت تل بزرگ اسلحهها رفت، دو وسیله را در آنجا دید که به سرعت با وسیلهای مخصوص آنها را برداشت؛ بعد از آن به ما گفت که اگر اینها منفجر میشدند کل این منطقه روی هوا میرفت!
کمیته استقبال تقریباً با پیروزی انقلاب دیگر کار نمیکرد و هرکدام ما کاری میکردیم. مثلاً خود من در مدرسه علوی مسئول اداره رفت و آمد مردم بودم، حکم به افراد مختلف برای تحویل گرفتن نهادها و ادارات میدادم؛ مثلاً به مرحوم اکبر پوراستاد حکم دادم که برود ستاد کل نیروهای مسلح را تحویل بگیرد.
یعنی سمت رسمی نداشتید؟
نه؛ همه کاره بودم! (میخندد) حکم توقیف میدادم، حکم بازداشت میدادم... بعد از پوراستاد هم چند وقت بعد امام یکی از برادران سرتیپ ارتشی(سرتیپ ریاحی) را به عنوان رئیس ستادکل منصوب کردند که خودم او را به آنجا بردم. همچنین بعد از اینکه وزرای دولت موقت تعیین شدند افرادی را میفرستادم تا وزارتخانه را تحویل آنها دهند. مثلا آقا محمود شفیق-برادر مرحوم شفیق- اولین کسی بود که آقای بازرگان را سوار ماشین کرد و به نخست وزیری برد و آنجا ماند. یعنی کارها را سامان میدادیم و کم کم به دیگران واگذار میکردیم. دست آخر، کارها در کمیته مرکزی متمرکز شد که آقای مهدوی کنی در رأس آن بودند.
خود امام در آن فاصله زمانی تا رفتن به قم چه کار میکردند؟
دیدار با مردم؛ دیدار با مردم اصلاً تمام نمیشد! یعنی تا دهه فجر که داستانی بود، بعد از آن هم ادامه داشت؛ صبحها آقایان میآمدند و بعد ازظهرها خانمها. ما هم مجبور بودیم کارها را سامان دهیم.
اوایل اسفند بود که زندان قصر را تحویل گرفتیم و آقای حاج اصغر رخصفت را به عنوان رئیس آن تعیین کردیم و زندانیانی که در مدرسه رفاه بودند را به آنجا فرستادیم.
چه کسانی در رفاه زندانی بودند؟
غیر از آن 4 نفر که اعدام شدند، هویدا یکیشان بود، وزرا، وکلا و... . قبل از آن در طبقه سوم مدرسه رفاه بودند، امام هم در مدرسه علوی. اصلا امام و زندانیان هیچ وقت یک جا نبودند. امام روز 12 بهمن حدود ساعت ده و نیم شب به مدرسه رفاه آمدند و فردا صبح به اتفاق شهید مطهری، خیلی محرمانه به مدرسه علوی رفتند. صبح که شد به ما گفتند امام به مدرسه علوی رفتهاند و ما هم رفتیم.
مدرسه رفاه محل اداره ستاد استقبال بود و مدرسه علوی هم محل استقرار امام. اولین کسی را که دستگیر کردند، سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران بود که او را در طبقه سوم مدرسه رفاه نگه داشتیم. از فردای آن روز که دستگیر شدهها را میآوردند در آنجا نگه میداشتیم، تا اینکه زندان قصر را تحویل گرفتیم.
اینکه گفته میشود بعد از اعدام آن چهار نفر امام جنازه آنها را دیدهاند، صحت دارد؟
نه؛ اصلا! آنها در پشت بام مدرسه رفاه اعدام شدند؛ امام هم از وقتی به مدرسه علوی رفتند، جز هنگامی که به شاه عبدالعظیم رفتند و وقتی که میخواستند به قم بروند حتی تا حیاط آن مدرسه هم نرفتند.
آیا در جریان وضعیت زندانیان بودند؟
تنها کسی را که ایشان دستور آزادی او را داد کسی بود که بچهها در روز 12 بهمن او را بالای سر امام با یک لباس روحانی و قدارهای که همراهش بود، گرفته بودند. او را به مدرسه رفاه آوردند. من خودم خدمت امام رسیدم -احمد آقا هم بودند- و گفتم این فرد را گرفتهایم؛ امام فرمودند کاری که نکرده است؛ از کجا میدانی میخواسته به من صدمه بزند؟ شاید میخواسته از من محافظت کند و گفتند بلافاصله او را آزاد کنید.
در مورد مقامات شاه هم اصلاً دخالتی نداشتند و من چیزی در این خصوص نشنیدهام.در دوره مقام معظم رهبری سه رئیس جمهور سرکار آمدند و هر سه آن ها با رهبری زاویه دارند. هاشمی و خاتمی این گونه بودند و از همه بدتر احمدی نژاد است که می خواهد با زیرکی ماست مالی کند! برای دوره آینده ریاست جمهوری هم با این که بنده آدم دانشگاهی و تحصیل کرده بالا نیستم، اما به اندازه چندین برابر این دانشگاهیان کتاب خوانده ام و اهل تجزیه و تحلیل هستم؛ من می گویم این که در قانون اساسی گفته که کاندیدای ریاست جمهوری باید «رجال سیاسی و مذهبی و مدیر مدبر» باشد یک تحلیل می خواهد.
اولا خود "رجال" معنایی اعم از زن و مرد دارد صحبت از جوان مردی و مردان ویژه است. افرادی که کاندیدا می شوند باید مردانگی ویژه داشته باشند. قید سیاسی و مذهبی هم از نظر من این است که هر کاندیدا اگر مشخص باشد کوچک ترین زاویه با رهبری دارد شورای نگهبان نباید صلاحیت او را تایید کند.
آقای رفیقدوست! وقتی به ترکیب ستاد استقبال نگاهی میاندازیم، دسته بندیها و گروههای مختلفی را مشاهده میکنیم؛ چطور آن افراد متفاوت حول یک هدف مشترک دور هم جمع شده بودند و با هم همکاری میکردند؟
ببینید! محور ستاد استقبال دو شخصیت بودند؛ مرحوم شهید بهشتی -رحمهالله علیه و شهید مطهری. تمام جهات سیاسی مملکت به این دو بزرگوار اعتماد داشتند؛ لذا از همه دعوت کردند که در کمیته استقبال حضور یافتند؛ حتی اعضای نهضت آزادی هم حضور یافتند. خود آقای صباغیان هم روز 12 بهمن میخواستند عقب ماشین امام بنشینند تا با ماشینها و موتورهای اسکورت ارتباط داشته باشند، اما امام اجازه ندادند و به او گفتند «بیا پایین، مسئله میشود». امام تا آخر اینگونه بودند و اجازه ندادند هیچکس، نه روحانیت، نه غیر آن، نه سیاسیها ایشان را مصادره کنند و به برخوردهایشان دقت داشتند.
به طور کلی نحوه برخورد امام با طیفهای مختلف چگونه بود؟ زیرا از یک طرف کسانی چون آقایان مطهری و بهشتی و... جزو نزدیکانشان بودند و از آن سو مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت منصوب میکنند.
اولا امام بازرگان را به پیشنهاد همان بزرگان انتخاب میکنند.
چه کسانی؟
آقایان مطهری و بهشتی. بعد هم با بازرگان شرط میکند که کابینه حزبی تشکیل ندهد که او از همان اول این شرط را عمل نکرد. من اولین باری که نسبت به مهندس بازرگان احساس ناخوشایندی پیدا کردم و در خاطراتم گفتهام مربوط به 16 بهمن است که در آمفیتئاتر مدرسه علوی مراسم معرفی او به عنوان نخست وزیر برگزار شد. در آن زمان از روز 3 آبان 56 که مجلس ختم حاج آقا مصطفی برگزار شده بود، آیتالله العظمی خمینی به عنوان «امام» مشهور شده بودند. اما بازرگان ایشان را «آیتالله» خطاب کرد. از آنجا من از بازرگان بدم آمد! البته قبل از آن خاطره بد دیگری هم داشتم. خود امام هم بعدها وقتی نهضت آزادی را از صحنه خارج کردند گفتند من از اول به آنها خوشبین نبودم.
قطعاً برخورد امام با کسانی چون مطهری، بهشتی، هاشمی، مقام معظم رهبری و... با بقیه فرق داشت، زیرا آنها را میشناخت. اما در رفتارهای سیاسی به گونهای عمل میکرد که کسی متوجه این مسئله نشود.
تا زمان پیروزی انقلاب، میتوان گفت که مدرسه علوی و رفاه مانند یک تشکیلات کوچک حکومتی بودند؛ امام آن مجموعه را چگونه مدیریت میکردند؟ لطفا چند مولفه برای آن برشمارید.
حضرت امام خودشان مستقیماً در مسائل دخالت نمیکردند. امور را به شورای انقلاب داده بودند و آنها اداره میکردند. مثلا من و شهید محمد منتظری قبل از رفتن امام به قم در فکر تشکیل گارد انقلاب بودیم؛ دولت موقت پیش دستی کرد و خدمت امام رفتند که امام در پاسخ درخواست آنها حکمی به آقای لاهوتی دادند که پیرو درخواست دولت موقت سپاه پاسداران را تشکیل دهید.
این حکم که در مدرسه علوی صادر شد، آقایان مطهری، بهشتی، موسوی اردبیلی، هاشمی و مقام معظم رهبری مرا صدا زدند و گفتند کارهایت را میگذاری زمین و میروی به محلی که سپاه را میخواهند تاسیس کنند، ثبت نام میکنی! محل آنها هم پادگان عباسآباد بود. من هم پریدم داخل ماشین و رفتم. دیدم که بیشتر آنها دانشجویان از خارج برگشته و کسانی چون صباغیان و تهرانچی بودند.
من هم یک کاغد آچهار برداشتم و روی آن نوشتم «سپاه پاسداران تشکیل شد: 1- محسن رفیقدوست» آن را جلوی بقیه گذاشتم تا اسم خود را بنویسند. تا آن موقع آنها داشتند با هم بحث میکردند. سپس یک شورای فرماندهی تشکیل شد و آقای دانش آشتیانی که از بچههای مدرسه رفاه و رفقای شهید رجایی بود، فرمانده شد.
من هم مسئول تدارکات شدم. این شورا تا 2 اردیبهشت 58 اعتبار داشت. تا اینکه من حرکتی کردم و همه مراکزی که هرکدام در دست کسی بود را جمع کردم تا در پادگان سلطنتآباد که دست ما بود ادغام شوند. در این مدت سفری به اتفاق مهندس غرضی و خانم دباغ به قم داشتیم و به امام گفتم ما با دولت موقت معاملهمان نمیشود. ایشان فرمودند پس چه کار کنیم؟ گفتم سپاه باید زیر نظر شورای انقلاب برود. امام گفتند این خوب است! به ایشان عرض کردم این حرف خود را مینویسید؟ گفتند لازم نیست. تقویمم را برداشتم و روی آن نوشتم «امام فرمودند، امر سپاه با شورای انقلاب باشد». سپس نشانشان دادم و گفتم درست است؟ گفتند: بله. از همان جا به تهران و شورای انقلاب آمدم و اولین شورای فرماندهی تشکیل شد که شهید بهشتی امضا کرد و جواد منصوری فرمانده شد. من هم همچنان مسئول تدارکات ماندم؛ بعد از منصوری هم به ترتیب آقایان دوزدوزانی، مرتضی رضایی و محسن رضایی فرمانده سپاه شدند.
آقای رفیقدوست! شما در زمان جنگ وزیر سپاه پاسداران بودید و خریدهای نظامی،اسلحه و مهمات را انجام میدادید. بالاخره کار جنگی آن هم در شرایطی که تازه حکومت مستقر شده بود و جمع و جور کردن بودجه و نیرو خیلی سخت است. مثلا ما در قسمتهای مختلف خاطرات آقای هاشمی میخوانیم که شما برای بحث بودجه و امکانات دائما نزد ایشان میروید. این جمع کردن نیروها برای دفاع در مقابل دشمن خارجی با توطئههای داخلی و خارجی چگونه انجام میشد؟
دو سه روز فرصت دهید من کتاب خاطراتی به نام «برای تاریخ میگویم» که روایت ده سال اول انقلاب در رابطه با جنگ است و در دهه فجر رونمایی شد، از چاپ بیرون میآید. در آن کتاب راجع به امام خیلی مطلب پیدا میکنید.
میتوانید چند سرفصل مهم آن کتاب را در ارتباط با این موضوع عجالتاً در اینجا بیان کنید؟
یکی از چیزهایی که همیشه گفتهام، اینکه یک موقعی قرار بود ما در غرب حمله کنیم و همه لشکرهای سپاه و ارتش در غرب متمرکز بودند که موقعیت لو رفت و قرار شد که عملیات بعدی که در جنوب نیروی آماده داریم، انجام شود. فرمانده سپاه از من خواست که حداکثر ظرف 15 روز سه تا لشکر کامل سپاه را از باختران آن موقع (کرمانشاه فعلی) به اهواز ببریم و دیدیم برای این کار ما چیزی حدود یک هزار تریلر و کمرشکن میخواهیم تا تانک و نفر بر و لودر و همه چیز را غیر از نفرات ببریم.
از طریق دولت نتوانستیم تأمین کنیم؛ من خدمت احمدآقا رفتم و گفتم که آقا اجازه دهند کامیونهای مردمی را بگیریم که احمدآقا من را پیش امام بردند و امام فرمودند که چاره دیگری نیست؟ عرض کردم نه! و گفتند که چهار تا شرط دارم؛ یک به اندازه نیازتان بگیرید. دوم، اگر راننده کامیون نخواست بیاید، نبرید. سوم، بیش از حد معمول به آنها کرایه بدهید و چهارم، اگر وسیله عیب کرد به «احسن ما یکون» جبران کنید. آن موقع مسئول ترابری سپاه شهید صنیعخانی بود. من به او گفتم و ایشان در همه پاسگاههای پلیس راه آدم گذاشت و هر تریلی که رد میشد شماره آن را بر میداشت و میگفت برو بارت را خالی کن و بیا کرمانشاه. خیلی کم پیش آمد که رانندهها نیامدند و اکثرا آمدند و هیچ اتفاقی برای ما نیفتاد؛ فقط دو سه تا از ماشینها برایشان مشکل پیش آمد که جبران کردیم.
سوال من تحلیلیتر از این بحثها بود و منظورم این است که مدیریت امام چطور بود که همه این نیروها -چه در سطح سیاسیون و چه اقشار مردم- را برای آن آرمانها و اهداف مقدس دور هم جمع کرده بود؟
امام یک سیطره معنوی روی همه مردم داشت. من همیشه در خاطراتم میگویم که امام قبل از اینکه از تبعید برگردند با رهبریهای بیبدیل ملت را کاملا عوض کرده بود.
مثلا آقای پرورش -که خدا شفایش بدهد- میگفتند که «من وقتی در دبیرستانهای اصفهان دبیر بودم یک جوانی بود که وقاحت و بی شرمی را از حد گذرانده بود؛ زیر ابرو بر میداشت و آرایش میکرد و لباسهای بد میپوشید که من سرکلاس برای اینکه اعصابم متشنج نشود دقت میکردم که چشمم به او نیفتد.
وقتی انقلاب شد و من مدتی وزیر آموزش و پرورش شدم؛ یک روز مسئول دفترم آمد و گفت یک آقایی به این نام آمده و درخواست ملاقات میکند. فکر کردم که این اسمی میگوید اسم آن پسر است. از مسئول دفتر پرسیدم آن پسر چه شکلی است؟ گفت یک جوان نورانی با محاسن زیبا و با لباس سربازی و بسیجی است. پا شدم از لای در نگاه کردم دیدم همان است؛ گفتم بیا، آمد تو! گفتم فلانی چی شده؟ گفت خبر نداری؟! انقلاب شده! «امام انقلاب کرده و اول از همه انقلاب را در من به وجود آورد، تا انقلاب پیروز شد». آن جوان بعدا در جنگ شهید شد.
در منطقه خود ما -خیابان خراسان- روبروی خانه ما یک دبیرستان بود که اسم آن را بعد از انقلاب «هاجر» گذاشتند که خیلی بزرگ بود و 700 الی یک هزار دختر دبیرستانی در آن درس میخواندند. هر روز بعد از ظهر که میشد حدود 40 تا 60 تا از جوانان جلوی این دبیرستان جمع میشدند. ما هر هفته چماق هایمان را میآوردیم و با اینها زدو خورد میکردیم.
یکبار وقتی از زندان آزاد شدم و راهپیمایی آن منطقه را میداندار بودم یک روز صبح درب خانهمان را زدند؛ خانمی گفت آقای رفیقدوست شما که راهپیمایی میروید این پسر من را هم ببرید. گفتم مگر پسر شما نمیتوانند خودشان راه بیایند؟ گفت: نه، رویش نمیشود. گفتم چرا؟ گفت: آخر بچههای خوبی نبودند! الان سر کوچه هستند. دیدم که دوتا از شرترین آن بچهها بودند! هر کدام هم یک پارچه سفید سوراخ کرده بودند و (به عنوان کفن) انداخته بودند گردنشان و آمدند. یکی از آنها در راهپیماییهای انقلاب شهید شد و یکی هم بعداً در جنگ شهید شد.
یعنی امام آن سیطره معنوی که بر مردم داشت آنقدر قوی بود که هر مشکلی را حل میکرد و هیچکس در مقابلش قدرت عرض اندام نداشت. لذا هرکس از رئیس جمهور و نخست وزیر و وزیر گرفته تا بقیه، وقتی کارش گیر میکرد پیش امام میرفت و کارش حل میشد؛ من خودم در خیلی جاها که جنگ گره میخورد، پیش امام میرفتم و ایشان مسئله را حل میکرد.
آقای رفیقدوست این روزها که اختلافات زیاد شده، خیلی در مملکت بحث از وحدت، برادری و... است؛ در همین زمینه امام هم یک منشور برادری داشتند که سالگرد صدور آن چند وقت پیش بود. در آن نامه که خطاب به آقای محمد علی انصاری نوشته شده، امام دو جناح راست و چپ را به رسمیت میشناسند و میگویند که اصل مشترک اینها مقابله با امریکا و طرفداری از نظام جمهوری اسلامی و ... است و در بقیه موارد آنها اختلافنظرهایی دارند که ایرادی ندارد. در واقع ایشان وجود دو جناح میان نیروهای درون نظام را به رسمیت میشناسد. بعد از مدتی، امام از این منشور با انشعاب در جامعه روحانیت و تشکیل مجمع روحانیون مبارز موافقت میکنند.
در چند سال اخیر به نظر میرسد که این جناحین تا حدودی وضعیتشان به هم ریخته است و جابجاییهایی انجام شده است. فکر میکنید که چه کار باید انجام دهیم تا آن برادریها در عین اختلافات دوباره ایجاد شود؟
در زمان امام یک اصلی وجود داشت که همه هر اختلاف سلیقهای در شیوه اداره مملکت داشتند، اما در یک چیز مشترک بودند و آن هم تبعیت از رهبری بود. یکی از بهترین کارهایی که مرحوم سید احمدآقا -که با من خیلی رفیق بود و شاهدش این جمله است که حسن آقا میفرماید پدرم خیلی راجع به دوستی شما صحبت میکرد- وقتی امام از دنیا رفت و به هدایت امام، مجلس خبرگان آقا را انتخاب کردند وقتی آقا به جماران رفتند، گفت از این لحظه همانطور که من پیرو امام بودم، پیرو شما خواهم بود.
من همیشه وقتی درباره مسائل روز صحبت میکنم، -چون منتصب به جناح اصولگرا هستم- میگویم که ما دو دسته اصلاحطلب داریم؛ یک دسته اصلاحطلب ولایتی داریم و یک اصلاحطلب ضد ولایت داریم. ضد ولایتها بروند! زیرا جایی در این مملکت ما ندارند. اما اصلاحطلب ولایتی مانند دکتر عارف، جهانگیری و خیلیها هستند. چون اینها در پیروی از رهبری و ولایت با اصولگراها فرقی ندارند و در مشی اداره مملکت نظرات