شبکه های اجتماعی ، مانند سایر امکاناتی که با پیشرفت تکنولوژی فراگیر شدند ، این روزها به برنامه روزانه بسیاری تبدیل شده اند. کسانی که از بیدار شدن تا خوابیدن شان ، کتاب ها و فیلم هایشان می نویسند و به اشتراک می گذراند. اما به راستی چقدر این سایت ها در مقابل وقتی که می گیرند ، چیزی به انسان می آموزند و وی را در مسیر کمال قرار می دهند؟!
اگر بخواهم اعتراف کنم باید بگویم علاقه چندانی به شبکه های اجتماعی ، البته به صورتی که در حال حاضر استفاده می شود ، ندارم. به عنوان مثال هرگاه فیس بوک را باز می کنم و مطالبی که دوستانم به اشتراک گذاشته اند می بینم ، بیش از آنکه موضوعی برای اندیشیدن باشد ، بخش اعظم آن روایت های روزانه و ملغمه ای از سخنان اندیشمندان است که بیانشان به این شکل و خارج از چارچوب کلی مبحث ، بیشتر انسان را سردرگم می کند.
![[تصویر: sn1.jpg]]()
روزانه بسیاری از نزدیکانم را می بینم که ساعت ها در توئیتر یا فیس بوک یا کلوب می گذرانند و به لطف گوشی های هوشمند دیگر نیازی به روشن کردن کامپیوتر هم ندارند. اما آیا واقعا این زمانی که صرف دوستان ناشناخته و صحبت با آنان می شوند به گونه ای زمان تلف شده نیست؟ چقدر از این زمان صرف یادگیری می شود و چقدر فیس بوک یاددهنده است؟ در بهترین حالت مرور مباحث فکری و تبادل نظر و یا گفتگو با یک نویسنده شناخته شده اتفاق می افتد ولی زمان اعظم آن به بحث ها بر سر جریاناتی که زیاد در دنیای واقعی نمی شود در موردش حرف زد می شود و عمدتا این بحث ها چون صاحب نظری در آن شرکت ندارد بی نتیجه می ماند و به گونه ای همان بحث های تاکسی وار است!
همیشه برایم لیست دوستان بعضی از افراد جای تعجب داشته ، که چگونه این فرد با چند صد نفر می تواند کنار بیاید. شاید بتوان گفت این روال معنای دوستی را تغییر داده و گفتگو و مواضع مشترک را به نام دوستی تعبیر می کند. برای اینکه منظورم را متوجه شوید روزی یک مطلب درباره مشکلی که با آن مواجه هستید را در فیس بوک یا شبکه دیگری عنوان کنید. کامنت های مطلب مورد نظر چقدر برای شما کمک کننده هست! و چرا بهترین یاری ها از سمت دوستانی است که در دنیای واقعی هم یکدیگر را می شناسید؟ آیا این ارتباط که در حالت خوشبینانه با تطبیق علایق دو نفر است آنقدر شناخت ایجاد می کند که باعث یاری و پیشرفت شود؟! یا فقط تفریحی است که در پوشش تز روشنفکری “شبکه اجتماعی” تجلی یافته؟!
![[تصویر: sn2.jpg]]()
اما نکته جدیدی که بیش از پیش در فیس بوک و توئیتر به چشم می خورد ، مینیمال نویسی است. در سال های قبل مباحث بیشتر و بحث ها طولانی تر بودند اما حال حتی اگر بحث جالبی روی دهد ، همه در کامنت های مینیمال پاسخ های کلمه ای می دهند و عده ای که هم خلق تعارفی ایرانی در اینترنت هم دست از سرشان بر نمی دارد بیهوده از بحث تعریف می کنند.
این روزها شبکه های اجتماعی مرا به یاد مهمانی هایی می اندازد که در آن هر گروه در مورد یه مسئله صحبت می کنند اما می دانند مهمانی که تمام شود چیزی از این بحث ها عایدشان نخواهد شد و تنها زمانی که گذرانده اند.
اگر بخواهم اعتراف کنم باید بگویم علاقه چندانی به شبکه های اجتماعی ، البته به صورتی که در حال حاضر استفاده می شود ، ندارم. به عنوان مثال هرگاه فیس بوک را باز می کنم و مطالبی که دوستانم به اشتراک گذاشته اند می بینم ، بیش از آنکه موضوعی برای اندیشیدن باشد ، بخش اعظم آن روایت های روزانه و ملغمه ای از سخنان اندیشمندان است که بیانشان به این شکل و خارج از چارچوب کلی مبحث ، بیشتر انسان را سردرگم می کند.
![[تصویر: sn1.jpg]](http://21th.ir/wp-content/uploads/2012/11/sn1.jpg)
روزانه بسیاری از نزدیکانم را می بینم که ساعت ها در توئیتر یا فیس بوک یا کلوب می گذرانند و به لطف گوشی های هوشمند دیگر نیازی به روشن کردن کامپیوتر هم ندارند. اما آیا واقعا این زمانی که صرف دوستان ناشناخته و صحبت با آنان می شوند به گونه ای زمان تلف شده نیست؟ چقدر از این زمان صرف یادگیری می شود و چقدر فیس بوک یاددهنده است؟ در بهترین حالت مرور مباحث فکری و تبادل نظر و یا گفتگو با یک نویسنده شناخته شده اتفاق می افتد ولی زمان اعظم آن به بحث ها بر سر جریاناتی که زیاد در دنیای واقعی نمی شود در موردش حرف زد می شود و عمدتا این بحث ها چون صاحب نظری در آن شرکت ندارد بی نتیجه می ماند و به گونه ای همان بحث های تاکسی وار است!
همیشه برایم لیست دوستان بعضی از افراد جای تعجب داشته ، که چگونه این فرد با چند صد نفر می تواند کنار بیاید. شاید بتوان گفت این روال معنای دوستی را تغییر داده و گفتگو و مواضع مشترک را به نام دوستی تعبیر می کند. برای اینکه منظورم را متوجه شوید روزی یک مطلب درباره مشکلی که با آن مواجه هستید را در فیس بوک یا شبکه دیگری عنوان کنید. کامنت های مطلب مورد نظر چقدر برای شما کمک کننده هست! و چرا بهترین یاری ها از سمت دوستانی است که در دنیای واقعی هم یکدیگر را می شناسید؟ آیا این ارتباط که در حالت خوشبینانه با تطبیق علایق دو نفر است آنقدر شناخت ایجاد می کند که باعث یاری و پیشرفت شود؟! یا فقط تفریحی است که در پوشش تز روشنفکری “شبکه اجتماعی” تجلی یافته؟!
![[تصویر: sn2.jpg]](http://21th.ir/wp-content/uploads/2012/11/sn2.jpg)
اما نکته جدیدی که بیش از پیش در فیس بوک و توئیتر به چشم می خورد ، مینیمال نویسی است. در سال های قبل مباحث بیشتر و بحث ها طولانی تر بودند اما حال حتی اگر بحث جالبی روی دهد ، همه در کامنت های مینیمال پاسخ های کلمه ای می دهند و عده ای که هم خلق تعارفی ایرانی در اینترنت هم دست از سرشان بر نمی دارد بیهوده از بحث تعریف می کنند.
این روزها شبکه های اجتماعی مرا به یاد مهمانی هایی می اندازد که در آن هر گروه در مورد یه مسئله صحبت می کنند اما می دانند مهمانی که تمام شود چیزی از این بحث ها عایدشان نخواهد شد و تنها زمانی که گذرانده اند.